امام علی علیه السلام در حکمت بیست و نهم نهج البلاغه در مورد سرعت گذشت عمر و فرا رسیدن لحظات مرگ به همگان هشدار مى دهد و مى فرماید:
« إذَا کُنْتَ فِی إِدْبَارٍ، وَالْمَوْتُ فِی إِقْبَالٍ، فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى[۱].»
«در حالى که تو به زندگى پشت مىکنى و مرگ به تو روى مى آورد ملاقات (با یکدیگر) چقدر سریع خواهد بود!»؛
امام علیه السلام نخست همه انسانها را در حال حرکت به سوى پایان عمر معرفى مىکند و این یک واقعیت است.
از لحظه اى که انسان متولد مى شود و هر ساعتى که بر او مى گذرد بخشى از سرمایه عمر او کاسته و هر نفسى که مى زند یک گام به پایان زندگى نزدیک مى گردد، زیرا عمر انسان به هر حال محدود است و اگر هیچ مشکلى هم براى او پیش نیاید روزى پایان مى پذیرد. درست مانند چراغى که ماده اشتعال زایش تدریجاً کم مى شود و روزى تمام و سرانجام خاموش خواهد شد.
این حرکت سریع بدون یک لحظه توقف ادامه دارد و به این ترتیب، از این سو همه انسان ها شتابان به سوى مرگ حرکت مى کنند.
از سوى دیگر، پیوسته عوامل مرگ به سوى انسان در حرکت اند خواه این عوامل از طریق حوادث ناگهانى، زلزله ها، طوفان ها و سیلاب ها، تصادف ها و مانند آن باشد،
یا به صورت بیمارى هایى که باگذشت عمر و ضعف و ناتوانى اعضا خواه ناخواه دامان انسان را مى گیرد، و بدین ترتیب دو حرکت از دو سو رو به روى یکدیگر دائماً در حال انجامند از یکسو، انسان به سوى نقطه پایان زندگى و از آن سو، حوادث به سوى انسان در حرکت است و در چنین شرایطى ملاقات با یکدیگر سریع خواهد بود؛ مانند دو وسیله نقلیه اى که از دو طرف روبروى یکدیگربا سرعت در حرکتند و چیزى نمى گذرد که به هم مى رسند.
خداوند در سوره مبارکه جمعه، آیه ۸ می فرماید:
«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقیکُمْ ؛ بگو آن مرگى که از آن فرار مى کنید به یقین با شما ملاقات خواهد کرد،
ثمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهادَهِ ؛ سپس به سوى کسى باز مى گردید که از پنهان و آشکار باخبر است،
فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ؛ و شما را از آنچه انجام مى دادید باخبر مى سازد »
علی علیه السلام در کلمه ۷۴ می فرماید: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ »[۲]
نَفَس هاى انسان گام هاى او به سوى مرگ اوست.
و در نامه ۲۷ نیز مى فرماید: «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ »[۳]
شما رانده شدگان و تعقیب شدگان مرگ هستید (و صید شدگان به وسیله آن)
« إنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ » اگر بایستید شما را دستگیر خواهد کرد؛
« وإِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ» و اگر فرار کنید به شما خواهد رسید؛
« وهُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ » و مرگ از سایه شما به شما همراه تر است؛
« الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِیکُمْ » و با موى پیشانى شما گره خورده است؛
« والدُّنْیَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِکُم » و دنیا در پشت سر شما به سرعت در هم پیچیده مى شود (و پایان عمر دور نیست)».
امام حسن مجتبی علیه السلام به جُنَادَهَ بْنِ أَبِی أُمَیَّهَ فرمودند:
«اسْتَعَدَّ لِسَفَرِکَ » مهیاى مسافرت (آخرت) شو؛
و حَصِّلْ زَادَکَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِکَ،» و توشه آن را پیش از رسیدن اجل فراهم نما؛
و اعْلَم اَنَّکَ تَطْلُبُ الدُّنْیا وَالْمَوْتُ یَطْلُبُکَ. و بدان که تو دنیا را طلب می نمایى و حال آنکه مرگ تو را مى طلبد.[۴]
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) خطاب به ابوذر(رحمه الله) فرمودند:
«إِذَا أَصْبَحْتَ فَلا تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِالْمَسَاءِ » اگر صبح کردی، احتمال جدی بده که دیگر شاید شبی برای تو نباشد،
وإِذَا أَمْسَیْتَ فَلا تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِالصَّبَاحِ » و اگر بر شب وارد شدی، احتمال جدی بده که دیگر شاید صبحی برای تو نباشد[۵].
البته هدف از تمام این هشدارها این است که زندگى دنیا غفلت زاست و هنگامى که انسان به آن سرگرم شود گاه همه چیز را فراموش مى کند و چنان گام برمى دارد که گویى زندگى دنیا ابدى است نه خبرى از آخرت، نه توشه اى براى آن سفر و نه اندوخته اى براى آن دیار تهیه مى کند.
این هشدارها براى این است که انسان را تکانى دهد و از این خواب غفلت بیدار کند و پیش از آنکه فرصتها از دست برود او را به تهیه زاد و توشه وا دارد.
راه های ایجاد آمادگی برای مرگ
۱. توبه و جبران خطاها . . .
اگر حق الله، نماز و روزه و حجی به گردن ما است نباید بی خیال آن باشیم. معنا ندارد که یک مومن بی خیال حقوقی که از خداوند متعال ضایع کرده است باشد.
از امیرالمومنین(علیه السلام) سوال کردند که آمادگی برای مرگ چیست؟
ایشان فرمودند:
فرائض و واجبات خود را انجام بده و اگر یک زمانی فوت شده قضای آن را بجا بیاور.
حرام ها را ترک کرده و تا آنجا که می توانید به صفات اخلاقی خوب مزین شوید.
بعد فرمودند: اگر اینچنین شد دیگر برای فرد فرقی ندارد که چه زمانی مرگ فرا برسد.
برای چنین شخصی مرگ ناگهانی به معنای غافلگیرانه معنا ندارد. چون همیشه آماده است و غافلگیر نمی شود.
حضرت امام در وصیت ها و نصیحت های خود به مرحوم حاج احمد آقا فرزند بزرگوار خود می فرماید:
بعد از مرگ آنجا که کار ما با خدا باشد و حساب ما با او باشد ارحم الراحمین است.
ولی آنجا که کار ما با مردم باشد، مردم دیگر ارحم الراحمین نیستند و به سادگی نمی گذرند چون همه کم دارند تا یک چیزی از تو نگیرند تو را رها نمی کنند.
پیغمبر در جمعی از اصحاب فرمود می دانید مفلس به چه کسی می گویند؟
اصحاب گفتند: آن که با جیب خالی کلی بار زندگی بر دوش داشته باشد.
پیامبر اکرم فرمود:
این مفلس نیست بلکه فقط بی پول است. مفلس کسی است که در عالم آخرت او را می آورند درحالی که کیسه ی اعمال خیر او خیلی پر است اما او را به همین مرصاد می آورند. و صاحبان حق که حقی را از آنها ضایع کرده، آبرویی ریخته و اذیتی کرده است و مالی از آنها خورده می آورند و باید رضایت بگیرد.
در این حالت از کیسه ی خیرات این فرد بر می دارند و به دیگران می دهند تا راضی شوند.
اگر اعمال خیر او تمام شد از گناهان و بار دیگران بر روی دوش این فرد می گذارند.
پیامبر فرمود مفلس این فرد است که اول باری از خیرات داشت اما الان کیسه ای از گناهان بر دوش دارد.
۲. وصیت کردن؛ درروایات ما وصیت نشانه ی عقل شمرده شده و حقی است به گردن یک مسلمان.
در آیه ی از قرآن کریم آمده است که؛ کسانی که نشانه های مرگ برای آنها ظاهر شده، الزام است که وصیت کنند به عنوان یک وصیت شایسته برای خویشان و بستگان آنها، و این یک حقی است بر گردن متقین.
۳. تهیه کفن ؛. . . از مرحوم آیت الله بهجت است که تهیه ی کفن عمر را طولانی می کند.
روایتی در وسایل الشیعه است که می فرماید: اگر کسی کفن را تهیه کند و هر از گاهی به آن نگاه کند جزو غافلین نیست و هر موقع به آن نگاه کند اجر و ثواب به او می دهند.
[۱] . حکمت بیست و نهم نهج البلاغه.
[۲] . حکمت هفتاد و چهارم نهج البلاغه.
[۳] . نامه بیست و هفتم نهج البلاغه.
[۴] . کفایه الأثر صفحه ۲۲۶ تا ۲۲۹.
[۵] . مستدرک الوسائل: ۲/۱۰۷.